اگر انسان با ملکوت و عالم فرشتگان و عالم اله و با خدای خود همنشین باشد نفس او الهی و فرشته خوی می گردد و قدسی و ملکوتی میشود ریشه این چیست؟
مراقبت است و کارهای دیگر مثل طهارت ، نماز ، روزه و غیره ، همه این تخم سعادت را میپرورانند تا شجره ی طوبی شود .
باید این شجره را بپرورانید و به فعلیت برسانید که این شجره ابدی است و از بین رفتنی نیست و خشک نمی شود و ضایع نمی گردد،
این جا شیخ میفرماید ؛ افرادی در نشئه دنیا در میان خلق هستند ، که در عالم جبروت فرو رفته اند . در عین حال که هستند گویا نیستند !
هرگز میان حاضر و غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
___________________
#دروس_شرح_اشارات_و_تنبیهات
#نمط_هشتم
حضرت علامه حسن زاده ی آملی حفظه الله
@Tohidesamadi
استاد صمدی آملی:
یقین را چهار مرتبه استــــــــــ:
#علمالیقین :و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزے ایمان آورد مانند کسے که با مشاهده ے دود علم بہ وجود آتش پیدا مےکند.
#عینالیقین :و آن در جایےاست که انسان به مرحله مشاهده مےرسد و باچشم خود مثلاًآتش را مشاهده مےکند.
#حقالیقین :و آن همانند کسےاست که وارد آتش شود و سوزش آن را لمس ڪند.
#بردالیقین :و آن همانند کسے است که خود آتش شود و اتحاد وجودی با معلوم خویش پیدا کند و عین آن بشود.
دیلمی از پیامبراکرم(ص) نقل میکند که خداوند میفرماید: «هر کسی وضویش را از دست بدهد و وضو نگیرد به من جفا کرده است و کسی که وضویش را از دست بدهد و دوباره وضو بگیرد و حداقل دو رکعت نماز نخواند بر من جفا کرده، هر کس وضویش را از دست داد، تجدید وضو کرد و دو رکعت نماز خواند و پس از آن دعا نکرد بر من جفا کرده است و هر کس وضویش را از دست بدهد و پس از آن وضو بگیرد و نماز بخواند دعا کند و از حوائج دنیا و آخرتش چیزی بخواهد و من اجابت نکنم، من به او جفا کردهام و من خدای جفاکار نیستم».
*وضو نور است
وضو نور است و تداوم آن، باعث ارتقا به عالم قدس خواهد شد، بدان که این دستور با برکت، نزد بزرگان علم و عمل تجربه شده است، پس ای سالک کوی یار، بر تو لازم است که اولاً؛ همیشه آن را انجام دهی و ثانیاً همت عالی داشته باشی و پس از نماز، از خدای - تبارک و تعالی - آنچه را که باقی و جاودانه است بخواهی و از او به جز او را نخواهی و با زبان حال، این گونه مترنّم باشی:
ما از تو نداریم به غیر تو تمنّا/حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است!
زیرا آن کس که طعم محبت خدای را چشیده است غیر او را هیچ میانگارد، علاوه بر اینکه آنچه از غیر او بخواهد، هر یک مظهر اسمی از اسمای الهی است؛ پس اگر او زمانی اصل را یعنی (ذات حق را) یافت، همه فروع را به دست آورده است:
چرا زاهد اندر هوای بهشت است/چرا بی خبر از بهشت آفرین است؟
عارف متأله، صدرالدین دزفولی این گونه میسراید:
خدایا زاهد از تو حور میخواهد قصورش بین/به جنت میگریزد از درت یا رب شعورش بین.
پس آن گاه که نماز را به پایان آوردی سر بر سجده نهاده و بگو: «اَللّهُمَّ ارزُقنِى حَلاَوَهَ ذِکرِکَ وَ لِقَائِکَ وَ الحُضُورِ عِندِک...»، خدایاً شیرینی یادت را به من بچشان، خدایا! دیدارت را روزی من بگردان، پروردگارا! توفیق حضورت را به من عنایت بفرما.
*روایت حضور
آنچه در عرفان عملی مهم است!!
آن روز موضوع بحث مصباح الأنس پیرامون ضرورت طهارت برای سالک و انواع آن بود به این مناسبت حضرت استاد(دامعزه) فرمودند:
آنچه در عرفان عملی مهم است سه چیز است:
الف ) طهارت و دوام آن
ب ) همّت
ج ) استقامت
خوب حالا، مصباح هم تمام شد بعد چی؟ فردا فتوحات هم شروع شد، اصطلاحاتی فرا گرفتیم، با اینها کار در نمیرود، چقدر اصطلاح بلد شدهاید؟ که شاید چندین برابر قرآن باشد. حالت سَراح داشته باشید یعنی همیشه «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ» باشید، انسان قرآنی باشید، بیهوده نگویید، بیهوده نشنوید چه اینکه «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» چون هر چه میگویید و میشنوید آن را مس میکنید.
*آثار طهارت
روزی در محفل درس حضرت استاد(دام عزه) که از خرمن فضلشان بهرهمند میشدیم، فرمودند: «اساتید ما میفرمودند: در طهارت دقت داشته باشید، قدمی عاشقانه بردارید و صادقانه بیایید تا اینها را بچشید، چند بار که شکار کنید به فهم اینها کمک میکند، یک جهش علمی پدید میآید و انسان میشود مصداق «إنَّ صَلَاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی للهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» وقف خالص الهی میشود به سود و گداز میآید و افاضات و اشاراقات نصیبش میشود.
*مراتب طهارت
حضرت استاد(دام عزه) در یکی از روزها که برایم همچون یومالله فراموش ناشدنی است فرمودند: «طهارت دارای مراتبی است، طهارت ظاهری و باطنی و هر یک نیز دارای درجاتی است به قول عارف شبستری:
«موانع چون در این عالم چهار است/ طهارت کردن از آن هم چهار است
نخستین پاکی از احداث و انجاس/ دوم از معصیت و ز شر وسواس
سیم پاکی ز اخلاق ذمیمه است/ که با آدمی همچون بهیمه است
چهارم پاکی سر است از غیر/ که اینجا منتهی میگرددش سیر
هر آن کو کرد حاصل این طهارت/ شود بی شک سزاوار مناجات»
علامه حسن زاده آملی
اربعین کلیمی
...غرض از تصدیع تذکر به اربعین کلیمی است که از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجه است. خنک آنکه در این ایام جمع هر دو سفر کند و میقاتش در قربانگاه عاشقان یعنی منی بود.
در این سه آیه ی کریمه درست تامل شود (( و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله ...و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه)) .(( و اذ واعدنا موسی اربعین لیله )) .
و دیگر از غسل توبه ی یکشنبه ذی القعده و خواندن چهار رکعت نماز بعد از آن چنان که مسبوقید و هم در اعمال ماه ذی القعده مفاتیح مذکور است، غفلت نشود. همچنین از خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشا در ده شب اول ذی الحجه مفاتیح مسطور است که در هر رکعت بعد از حمد و سوره ی توحید یک بار و آیه ی (( و واعدنا موسی)) نیز یک بار خوانده می شود. عمده حضور است و حضور.
الهی خانه کجا و خداوند خانه کجا ، طائف آن کجا و عارف این کجا. آن سفر جسمانی است و این روحانی. آن برای دولتمند است و این برای درویش. آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را.آن ترک مال کند و این ترک جان.سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه.آن را یک بار است و این را همه عمر.آن سفر آفاق کند و این سیر انفس.راه آن را پایان است و این را نهایت نبود.آن می رود که برگردد و این می رود تا از او نام و نشانی نباشد. آن فرش پیماید و این عرش.آن مُحرم می شود و این مَحرم.آن لباس احرام می پوشد و این از خود عاری می شود.آن لبیک گوید و این لبیک می شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد. آن استلام حجر کند و این انشقاق قمر. آن را کوه صفاست و این را روح صفا.سعی آن چند مره بین صفا و مروه است و سعی این یک مره در کشور هستی.آن هروله می کند و این پرواز. آن مقام ابراهیم طلب کند و این مُقام ابراهیم.آن آب زمزم نوشد و این آب حیات. آن عرفات بیند و این عرصات. آن را یک روز وقوف است و این را همه روز. آن یک شب مشعر دارد و این همه شب. آن را یک شب جمع است و این را همه شب. آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر. آن درک منی آرزو کند و این ترک تمنا. آن بهیمه قربانی کند و این خویشتن را. آن رمی جمرات کند و این رجم دیو پلید شیطان مرید. آن حلق راس کند و این ترک سر. آن را (( لافسوق و لاجدال فی الحج)) است و این را فی العمر. آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین.
لاجرم آن حاجی شود و این ناجی. خنک آنکه حاجی ناجی شود.
منبع: نامه ها برنامه ها
مرحوم کلینى (قدس سره ) در اصول کافى از امام باقر (ع ) نقل مى کند که آن حضرت فرمودند: پیامبر اکرم (ص ) فرمودند: خداى عزوجل مى فرماید: قسم به عزت و جلالم ، قسم به عظمت و کبریایى ام ، قسم به نور و برترى ام ، هر گاه بنده اى خواسته خودش را بر خواسته من مقدم دارد، زندگى اش را پراکنده و آشفته مى کنم ، لباس دنیا زدگى بر اندامش مى پوشانم و قلبش را سرگرم دنیا مى نمایم و از دنیا غیر از آن چه برایش مقدر کرده باشم به او نمى دهم . قسم به عزت و جلالم ، قسم به عظمت و کبریایى ام ، قسم به نور و برترى ام ، هر گاه بنده اى خواسته مرا بر خواسته خود مقدم بدارد، ملایکه ام را به حفاظت او مى گمارم و آسمان و زمین عهده دار رزق و روزى اش خواهند بود و با هر تجارتش با اویم و دنیا به سوى او مى آید و او از آن روى گردان است منبع:پندهای حکیمانه حضرت علامه حسن زاده آملی |
تجدید وضو ******************
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: خداوند متعال فرموده است : هر کس محدث شود و وضو نگیرد، بر من جفا کرده است ، و هر کس محدث شود و وضو گیرد، و دو رکعت نماز نخواند، او نیز بر من ظلم کرده است ، و کسى که دو رکعت را بخواند ولیکن دعا نکند، او هم جفا کرده است ، و آن کس که محدث شود، سپس وضو گیرد و دو رکعت نماز به جاى آرد و دعا کند و در امر دین و دنیایش از من حاجت طلبد، اگر اجابتش نکنم ، من به او جفا کرده ام ، ولى من خدایى ستمکار نیستم