نور الهدی

دانلود کتابهای عرفانی و الهی--إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ(سوره ۱۷: الإسراء-آیه 9) (این قرآن به راهی هدایت می‏کند که مستقیم ترین راههاست)

نور الهدی

دانلود کتابهای عرفانی و الهی--إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ(سوره ۱۷: الإسراء-آیه 9) (این قرآن به راهی هدایت می‏کند که مستقیم ترین راههاست)

نور الهدی

دانلود کتابهای عرفانی و الهی
إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ(سوره ۱۷: الإسراء-آیه 9)
(این قرآن به راهی هدایت می‏کند که مستقیم ترین راههاست)

تبلیغات

Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

  • ۱۶ اسفند ۰۳، ۰۰:۳۷ - مانی امینی
    سلام

نویسندگان

پیوندهای روزانه


دلیل عرفانی بسیار زیبا در مورد حجاب از استاد صمدی آملی
کل عالم و مقام عصمت عالم اگر به صورت یک شکل و یک بافت و صورتی در بیاید، قهراً به بافت انسان در می آید . همانطور که قوه خیال، حقایق آنسویی را مطابق با مناسباتی که بینشان است، با اشکال این سویی برای انسان پیاده می کند، قوه خیال عالم، عصمت نظام عالم را در نشئه طبیعت به صورت انسان شکل می دهد و چون عصمت بیشتر با اسم شریف (الباطن) سازگار است، لذا به صورت زن شکل می دهد، نه صورت مرد . چون مرد بیشتر با اسم ( الظاهر) و زن بیشتر با اسم شریف (الباطن) در ارتباط است . لذا همان مقام اسم شریف (الباطن ) آمده در شریعت و برای زن به صورت حجاب مطرح شده است
این حجاب در حقیقت صفت خدا داشتن زن است، خداوند هم محجوب است. خودش فرمود: ((از پشت هفت هزار حجاب دارید من را می بینید ))اگر عدد را بالاتر ببرد باز هم حق است .
نه این که دین اگر به زن می گوید(( تو حجاب را نگه داشته باش )) این العیاذ بالله جسارت به زن است این در حقیقت یک احترامی به زن است . به او می گوید چون تو مطابق اسم شریف ((الباطن )) الهی پیاده شده ای، ما نمی خواهیم که تو در معرض دید هر کسی قرار بگیری، لذا محجوب باش. بگذار اگر دیگران می خواهند تو را ببینند از پشت حجابها ببینند)) این حجاب برگرفته از حجاب حق است، لذا حجاب دژ زن است، چه اینکه برای خداوند دژ است. فرمود هر چه کوشش کنید نمی توانید حقیقت غیبیه ذات مرا ببینید، آنقدر محجوبم، آنقدر در حجابم، هر چه کوشش کنید و حجابها را خرق کنید و پاره کنید باز هم همچنان مرا در پشت حجاب باید ببینید. هرگز من کشف تام نمی کنم، حتی در قرآن هم کشف تام ذاتی نکرد. قر آن هم اگر چه خدا را به ما معرفی کرد، اما یا با الفاظ یا با معانی یا با صور. هم الفاظ حجابند و هم معانی و هم صور حجابند. از پشت حجاب ها خدا خود را معرفی کرد و الا حق آنطوری که حق است، برای خلق جلوه نمی کند، که اگر بخواهد بکند لازمه جلوه گری حق برای خلق بساط خلق را جمع کردن است .
زن تا موقعی که در حجاب است، حق است؛ موقعی که از حجاب در آمده است وجهه ی خلقی پیدا می کند. وقتی وجهه ی خلقی پیدا کرد، دیگر تواناییش شکسته می شود . این است که حجاب برای زن یک احترام است که زن بیشتر شبیه به خداوند شود. و اگر می خواهند ((عصمت اعظم )) را به صورت شکل زنی در بیاورد، ظاهراً به بهترین شکل در می آورد که بهتر و زیباتر از این چهره در نظام هستی پیدا نمی شود . لذا مشابه چهره جناب صدیقه طاهره در عالم هرگز زنی پیدا نمی شود، چه اینکه مشابه چهره پیغمبر و امیرالمومنین هرگز در عالم پیدا نمی شود .
حال که این عصمت کبرای الهی را در حضرت صدیقه طاهره تجلی کرده است او آنچنان در حجاب قرار می گیرد که فقط امیر المومنین لیاقت دیدار همچنین جمالی را خواهد داشت . که به او گفتنند زهرای عزیز اگر علی ابن ابیطالب نبود برای تو هرگز در عالم کفوی پیدا نمی شد )) چون زن وشوهر باید کفو هم دیگر باشند. 
*** لازم به ذکر است که مراد از حجاب، حجاب اسلامی و قرآنی یعنی چادر است
منبع 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۸
علی کارگر
کانال تلگرام وبلاگ علامه دهر؛
@amol6
:black_circle::black_circle: به مناسبت سیزدهمین سالگرد وفات حاجیه ناجیه منصوره حسنی (متعلّقه علامه حسن زاده آملی)
درگذشت؛ جمعه، چهارم مرداد ماه 1382

:radio_button::radio_button: نزدیک اذان مغرب است، حضرت علامه برای اقامه نماز آرام آرام به سمت حسینیه ایرا می روند. بین دو نماز مغرب و عشاء خبر می آورند که اوضاع مزاجی حاجیه خانم مساعد نیست امّا حضرت علامه به مناجات و نجوا با معبودشان پرداخته و گویا از مصیبت پیش رو به درگاه باقیِ بی انباز پناه می برند.
ثانیه ها طیّ می شود و هرچه زمان می گذرد حضرت علامه به آغاز فراغ انیس و همدم پنجاه ساله شان نزدیک می شوند. کسی که سالها با همه سختی ها و مرارت ها با ایشان در زیر یک سقف زندگی گذرانده… سیّده ای که مایه آرامش حضرت علامه بود تا معظّمٌ له با خاطری آسوده به کتابت و تألیف آثار گرانسنگشان بپردازند. حاجیه ناجیه ای که از زمان اقامت در تهران تاکنون همۀ سختی ها را به جان خریده تا این نادرۀ دوران با آرامش خاطر به درس و بحث و تدریس و تألیف آثار کم نظیرشان مشغول باشند و تا حدّ امکان خاطر مبارکشان به غیر علم اندوزی و علم آموزی معطوف نگردد.
شاید آرام کردن فرزندان قد و نیم قد در طبقه بالای منزل به خاطر تدریس حضرت علامه در طبقه پایین منزل مسکونی آمل از بارزترین خاطرات و در عین حال مشقت هایی باشد که می توان از برخی از اعضای خانواده شنید.
در همان زمان این سیّده جلیل القدر (رحمه الله علیها) در معیت حضرت علامه رهسپار دیاری شد که بزرگراهش “معرفت نفس” بود و با نشانی به نام “معرفت وقت والقبله” به بوستانی ختم شد که گلهایی چون “گنجینه گوهر روان”، “هزار و یک نکته”، “هزار و یک کلمه”، “مُمدّالهمم فی شرح فصوص الحکم”، “گشتی در حرکت” و … آن را آذین بسته اند. چشمه هایی چون “عیون مسائل النفس” در آن ساری و جاری است و نوای الهی الهی ِ “الهی نامه” از لسان رهیافتگان وصال شنیده می شود.
شباهنگام نغمه ملکوتی “شد گاه وصل دیدار، قُم ایّها المزمّل” به گوش جان می رسد و پس از گذشت پاسی از شب، نوای “این نیمه شب است و ما و دلبر…” تنها زمزمه ای است که می توان از این گلستان شنید. شاید سفری دورتر در راه باشد که “راه دور است و کُتلها به مقابل چه کنم” زنگ آغاز این سفر است و خلاصه این که این بهشت معنا برای محبّان و دوستداران و دلدادگان خود شناسی و خداشناسی گسترده نشد مگر با خونِ دل خوردن ها و رنج و سختی کشیدن های این حاجیه ناجیه، مرحومه منصوره خانم حسنی رضوان الله علیها.
شاید مرحوم آیت الحق و الیقین سیّد علی آقای قاضی طباطبایی (رحمه الله علیه) نیک می دانست که این عزیز هنوز راهی سخت در پیش دارد و کُتل ها در مقابل و به همین علّت با کوچکترین تشری که حضرت علامه به خانواده می زند، آن آیت حق قدردانی از این سیّده و فرزندان را به حضرت علامه یادآوری کرده و با پیغامی به مرحوم آیت الله محمّد حسن الهی طباطبایی (رحمه الله علیه) این خواسته (و در حقیقت دستورالعمل) را به ایشان منتقل می کند، آری، هم قابلیت و هم فاعلیت تامّ تام.
قطعاً این اتفاقات باعث شده بود تا حضرت علامه در روز وفات ایشان، پس از نهادن بدنِ جسمانیِ آن سیّده والامقام در قبر رو به آسمان نموده و بار دیگر رضایتش را از آن ذُرّیه پاک حسنی به درگاه ربّ الارباب عرضه بدارد. آری، زجر و سختی آغاز آن سفر طولانی و اقامت در تهران و مرارت های یافتن مسکن اجاره ای در آن شهر فقط قسمت کوچکی از آن کوه مشکلات پنج دهه شان بود که باز هم معظّمٌ له در این درخواست، حاجیه خانم و طفل رضیعش را شفیع قرار داده و أرحم الرّاحمین را با وساطت این سیّده می خواند و عرضه می دارد:
گر حسن زاده ات گنهکار است
کاینچنین رنج را سزاوار است
رحم بر طفل شیرخوارش کن
یا به مامان دل فگارش کن
در مطالعه زندگینامه تک ستاره پرفروغ سپهر فلسفه و عرفان، حضرت علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) خوانده بودیم که آن وجود معظّم در پاسخ به پیام تسلیت یکی از شاگردان به خاطر درگذشت همسر وفادارشان چنین مرقوم فرموده بودند: « با رفتن او(همسر معظّمٌ له) برای همیشه خطّ بطلانی بر زندگانی خوش و آرامی که داشتیم کشیده شد» و از قول صبیّۀ حضرت علامه(خانم نجمه السادات طباطبایی) نیز دیده بودیم که از قول معظّمٌ له نقل می کردند: «این زن بود که مرا به اینجا رسانید، او شریک من در کارهای علمی بوده و هر چه کتاب نوشته ام، نصفش مال این خانم است».
امّا از آنجا که ...
ادامه از قبل؛


به فرموده خواجه عبدالله انصاری(رحمه الله علیه) «الهی! دود از آتش چنان نشان ندهد و خاک از باد که ظاهر از باطن و شاگرد از استاد» گویا این شاگرد خلف و ممتاز آن استاد نیز به تأسّی از استادش اینچنین در اوّلین و آخرین مراسم ختم آن مرحومه (که در ایرا و بعد از تدفین آن مرحومه برگزار شده بود) بذرافشانی می کنند و می گویند:
«ایشان اخیراً دچار چند تا عمل(جراحی) شده بودند… یه وقتی از قم به تهران آمدم رفتم به عیادتشون، در بستر بیماری بودند، به خاطر عمل در بستر بیماری بودند، بنده یه حقیقتی رو به صورت مطایبه به ایشان ارائه دادم. به ایشان گفتم: من خیال می کردم که این آثاری را که نوشتم و کتاب هایی را که دارم و (قبلاً) نوشته شده، بعضی ها نیز در دست طبع است و…. خیال کردم که من مؤلّف و مصنّفِ این آثارم! (حال آنکه) این بیماری شما مرا تنبیه کرده، به من توجّه داده، دیدم مصنّفِ این کتاب ها و این رساله های من شما هستید، نه من! چرا؟ چون شما از روزی که بستری شدید تا الآن من در قم، نرسیدم حتی یک سطر بنویسم، نمیشه… نمیشه، با این که حاضر بود و آماده بود و …»
آن سیّده والامقام که بیش از پنجاه سال به باغبان و مربّی نفوس مستعدّه خدمت نموده، در آخرین لحظات بعد از تلقین، اُجرتش را از این ولیّ خدا می گیرد و بشارتی را از آن لسان عرشی و الهی می شنود، آنچنان که خود معظّمٌ له می فرمایند:
« بنده امروز داشتم (ایشون را) تلقین می کردم خدا را گواه می گیرم، قسم به نظام هستی از صمیم دل یک جمله به ایشون عرض کردم (با صدای) بلند… شاید عزیزان بودند و (دیدند) …. به جان صدّیقه طاهره از صمیم قلب حرف زدم، به ایشون خطاب کردم… داشتم تلقین می کردم گفتم: من از تو راضی ام، خدا از تو راضی باشه»...
شاید تقارن با ایّام شهادت حضرت بی بی صدّیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حضرت علامه را بر آن داشت تا به تأسی از مولای مظلوم، حضرت وصیّ، امام علی علیه السّلام در تدفین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در منزل، ایشان نیز این سیّده حاجیه ناجیه را در حیاط منزلشان به خاک سپرده تا این سرای بهشتی از شمع وجود وی کماکان استضائه کند. به همین خاطر آن سیّده جلیل القدر در بیت الرّحمه و جنب درب ورودی منزل حضرت علامه مأوا گرفتند...
@amol6
روحشان شاد و یادشان گرامی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۸
علی کارگر

بسم الله الرحمن الرحیم

:book: باید دانایی رابه دارایی تبدیل کرد
آخوند سفارش می فرماید:این همه خواندیم و نوشتیم و یادگرفتیم و اصطلاحاتی را انباشتیم و خیلی چیزها می دانیم،ماشاءالله کشکولِ اصطلاحاتیم،اما مقداری هم به راه بیفتیم و برنامه ای داشته باشیم که علاوه براین مفاهیم و معانی باشد،زیرا به حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود.خودآن واقعیت راهم بچشیم که چطور اولیای دین ما در آن مرحله صحبت فرمودند و به ما هم فرمودند:به سوی ما بیایید.قریب یک نصف صفحه از کتابهای رحلی که ما داریم در این باره نصیحت می فرماید که وقتی انسان به راه افتاد سلطان عزت و اسم شریف العزیز و القاهر وقتی قیام کند آن یک حرف دیگر است
چو سلطان عزت علم برکشد
جهان سر به جَیب عدم درکشد

همه کثرات،درست هستند اما با این حال می بینید که خداست که دارد خدایی می کند و این حرف هایی که می شنویم و باید هم بشنویم کاردیگری باید کرد این خوب است،وآن خوب تر است.به قول آن آقا:
چون اویس ازخویش فانی گشته بود
آن زمینی آسمانی گشته بود

آسمانی گشتن حساب دیگر می خواهد،طوری هم نشود که به انتظار این بنشینند به سن من برسید که به کلی مزاج جواب کرده و دیر شود.این شعر از دیوان جامی است:
کلّ مافی الکون وهم أو خیال
أو عکوس فی المرایا او ظلال
لاح فی ظل السوی شمس الهدی
لاتکن حیران فی تیه الظلال
کیست آدم؟عکس نورلم یزل
چیست عالم؟موج بحرلا یزال
عکس راکی باشد از نور انقطاع
موج راکی باشد از بحر انفصال
عین نور و بحردان این عکس وموج
چون دویی اینجا محال آمد محال
دویی ایشان،درآن حقیقت راه ندارد.این فرمایش را برمبنای شریف حکمت متعالیه و عارف و حکمت مشاءتمام است،پس همه باهم متحدند؛منتها این الفاظی که اینجاآورده برطبق اصطلاح عرفانی است وخودهمین کتاب راهم که داریم می خواهیم جمع بین مشاء و اشراق و عرفان کرده است.بارها عرض کردیم که آقایان اشارات و تمهیدالقواعد و فصوص را بخوانند و سپس به اسفار بیایند و یا حداقل تمهیدالقواعد خوانده شود.چون در اسفار جمع بین آرا کرده است،همان گونه که دیدید ایشان از شفاء و از دیگر عرفا نقل می کند،وخودش نظریات شریفی دارد که عنوان می کند و گاه گاهی اشاراتی به بطون و اسرارآیات و روایات می کند.

:books: منبع : شرح فارسی الاسفارالاربعه صدرالمتألهین شیرازی جلداوّل
:bust_in_silhouette:حسن حسن زاده آملی روحی فداه

https://telegram.me/HoO_22

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۳
علی کارگر

شب چهارم مرداد ماه ۱۳۸۲
:black_circle: سیزدهمین سال وفات حاجیه ناجیه، همسر فداکار حضرت استاد علامه حسن زاده آملی، سیده منصوره حسنی (رحمه الله علیها)
هدیه به روح مقدسه این همسر فداکار صلوات و حمد و سوره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۸
علی کارگر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۳
علی کارگر
سخنى چند در آداب سائر الى الله بیاوریم - که پا در کفش بزرگان کنیم و تشبه به آنان که من تشبه بقوم فهو منهم , آرزو بر جوانان عیب نیست .

1 - قرآن که صورت کتبیه انسان کامل - أعنى حقیقت محمدیه - است , به اندازه اى که از آن بهره برده اى به حقیقت خاتم - صلى الله علیه و آله و سلم - تقرب یافته اى : اقرأ و ارقه . رسول الله ( ص ) فرمود : ان هذا القرآن مأدبة فتعلموا مأدبته ما استطعتم و ان أصفر البیوت لجوف ( لبیت - خ ) اصفر من کتاب الله تعالى . پس اى إخوان صفاء و خلان وفاء به مأدبه اى آیید که فیها ما تشتهى الانفس و تلذ الاعین .

2 - اى عباد الرحمن : آخر سوره فرقان , از عباد الرحمن الذین یمشون على الارض تا آخر سوره , هر یک دستور العمل کاملى است .

3 - در باب سیزدهم و باب بیستم ارشاد القلوب دیلمى آمده است که : قال النبى ( ص ) :یقول الله تعالى : من أحدث و لم یتوضأ فقد جفانى , و من أحدث و توضأ و لم یصل رکعتین فقد جفانى , و من صلى رکعتین و لم یدعنى فقد جفانى , و من أحدث و توضأ و صلى رکعتین و دعانى فلم أجبه فى ما یسأل من أمر دینه و دنیاه فقد جفوته و لست برب جاف .

حالا که در این عمل سهل رخیص چنین نتیجه عظیم نفیس است خوشا حال آن که از علو همت خود بعد از اداى این دستور از حق تعالى مطلبى بخواهد که آن را زوال و نفاد نباشد , أعنى حلاوت ذکر و لذت لقاء و شرف حضور بخواهد , و زبان حالش این باشد که :

4 - و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین . فضول طعام ممیت قلب است , و مفضى به سرکشى نفس و طغیان او است , و از أجل خصال مؤمن جوع است .

نه چندان بخور کز دهانت بر آید

نه چندان که از ضعف جانت بر آید

5 - همانطور که فضول طعام ممیت قلب است فضول کلام نیز از قلب قاسى برخیزد . از رسول الله ( ص ) روایت است که :

لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله فان کثرة الکلام بغیر ذکر الله قسو القلب , إن أبعد الناس من الله القلب القاسى .

6 - محاسبت نفس که امام کاظم - علیه السلام - فرمود :

لیس منا من لم یحاسب نفسه فى کل یوم فان عمل حسنا استزاد الله , و إن عمل سیئا اسغفر الله تعالى منه و تاب إلیه .

7 - مراقبت , و این مطلب عمده است . قال الله تعالى : و کان الله على کل شىء رقیبا .

و قال النبى - صلى الله علیه و آله - لبعض أصحابه : اعبد الله کأنک تراه , فان لم تکن تراه فهو یراک .

8 - الادب مع الله تعالى فى کل حال . در باب چهل و نهم کتاب ارشاد القلوب دیلمى آمده است :

روى أن النبى - صلى الله علیه و آله و سلم - خرج إلى غنم له و راعیها عریان یفلى ثیابه , فلما رآه مقبلا لبسها . فقال النبى ( ص ) : امض فلا حاجة لنا فى رعایتک . فقال : و لم ذلک ؟ فقال : إنا أهل بیت لا نستخدم من لا یتأدب مع الله و لا یستحیى منه فى خلوته . 9 - العزلة . سلامت در عزلت است . با خلق باش و نباش .

هرگز میان حاضر و غائب شنیده اى

من در میان جمع و دلم جاى دیگر است

10 - التهجد :

و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسى أن یبعثک ربک مقاما محمودا و قل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا .

11 - التفکر , قال الله تعالى :

الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار .

12 - ذکر الله تعالى فى کل حال قلبا و لسانا . قوله سبحانه : و اذکر ربک فى نفسک تضرعا و خفیة و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین إن الذین عند ربک لا یستکبرون عن عبادته و یسبحونه و له یسجدون .

13 - ریاضت در طریق علم و عمل بر نهجى که در شریعت محمدیه ( ص ) مقرر است و بس , که علم و عمل براى طیران به اوج کمال و عروج به معارج به منزلت دو بالند .

14 - اقتصاد یعنى میانه روى در مطلق امور حتى در عبادت .

15 - مطلب در دو کلمه است : تعظیم امر خالق , و شفقت با خلق .

فرزانه آن که خواهد تعظیم امر خالق

دیگر که باز دارد از خلق شر و شورش



گفتار بسیار است ولى دو صد گفته چون نیم کردار نیست , تا چه قبول افتد و چه در
نظر آید .

و السلام على من اتبع الهدى

قم - حسن حسن زاده آملى 21 - 3 - 1349 ه ش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۶:۰۲
علی کارگر

«قوت القلوب فی معاملة المحبوب»، کتابی شریف و مغتنم به زبان عربی و از آثار شیخ ابو طالب محمد بن علی مکی، در عرفان عملی است و به «قوت القلوب» شهرت دارد. نام کامل این کتاب «قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید»، می باشد.

در این کتاب، از آنچه مرید و سالک تا رسیدن به مقام توحید بدان نیاز دارد، سخن گفته می‌شود؛ اعم از فقه اصغر که فروع دین و تکالیف شرعی است و فقه اوسط که علم اخلاق است و فقه اکبر که عقاید است... با یک نگاه اجمالی به عناوین هر باب کتاب (که در ذیل مطلب آورده ایم) به دایره وسیع مطالب این کتاب پی می برید.

یکی از کتبی که حضرت علامه حسن زاده آملی بر گنجاندن آن در عداد کتب درسی حوزه علمیه تاکید دارند، همین کتاب شریف است. ایشان در کتاب "نور علی نور" آورده اند:

  • امید آنکه در حوزه هاى علمیه صحف  ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شده اند و بیانگر مقامات  و مدارج و معارج انسانند از متون کتب درسى قرار گیرند و در محضر کسانى که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه رفته و راه نمایند درس خوانده شوند. در نظر این کمترین اول "مفتاح الفلاح شیخ بهائی" و پس از آن "عده الداعى ابن فهد حلى" و بعد از آن "قوت القلوب ابوطالب مکى" و سپس "اقبال سید بن طاووس" و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد "صحیفه کامله سجادیه" در عداد کتب درسى در آیند که نقش خوبى در احیاى معارف اصیل اسلامى است.

***

بنابراین بر آن شدیم که چاپ نفیسی از کتاب قوت القلوب را در خدمت خوانندگان محترم قرار دهیم. این نسخه، چاپ دار التراث مصر و در 3 جلد به زبان عربی است.

دانلود کتاب قوت القلوب:

حجم: 36 مگابایت

دانلود


***

عناوین سرفصل‌های کتاب قوت القلوب:
۱. در بیان آیاتی که در آنها ذکر معامله است؛
۲. در بیان آیاتی که در آنها اوراد شب و روز ذکر شده است؛
۳. در بیان وظایف واجب و مستحب مرید در روز و شب؛
۴. در بیان اذکار و آیاتی که بعد از نماز صبح مستحب است قرائت شود؛
۵. در بیان گزیده‌ای از دعاهای بعد از نماز صبح؛
۶. در بیان وظایف مرید بعد از نماز صبح؛
۷. در بیان اوراد هفت گانه روز؛
۸. در بیان اوراد پنج گانه شب؛
۹. در بیان وقت فجر و حکم دو رکعت آن و حکم وتر و وقت قضا و ادای آن و... ؛
۱۰. در بیان شناخت زوال و زیادی و کمی سایه با قدم‌ها و اختلاف آن در تابستان و زمستان؛
۱۱. در بیان فضیلت نماز در روزها و شب‌های هفته؛
۱۲. در بیان نماز وتر و فضیلت نماز در شب؛
۱۳. در بیان اوراد و اذکاری که مستحب است عبد در هنگام برخاستن از خواب برای تهجد و در وقت بیدار شدن هنگام بامداد بگوید؛
۱۴. در بیان تقسیم شب برای خوابیدن و شب زنده داری و ویژگی‌های شب زنده داران و سحرخیزان؛
۱۵. در بیان تسبیح و ذکر و نماز بنده در روز و شب و فضیلت نماز جماعت و بیان افضل اوقات اجابت و نماز تسبیح؛
۱۶. در بیان معامله عبد در تلاوت قرآن و ویژگی تلاوت کنندگان واقعی قرآن؛
۱۷. در بیان برخی از آیات قرآن که مشتمل است بر اجمال ، ابهام ، اختصار، تکرار، تفصیل و ایصال و ستایش دانشمندان و نکوهش بی خبران و تفسیر آیات غریب و مشکل قرآن؛
۱۸. در بیان اوصاف ناپسند اهل غفلت؛
۱۹. در بیان قرائت قرآن با صدای آشکار و تفصیل احکام قرائت به صدای آشکار و آهسته؛
۲۰. در بیان احیای شب‌هایی که امید است احیای آنها دارای فضیلت و استحباب باشد و دوام اوراد در روزهایی که فضیلت دارند و آن نوزده روز است؛
۲۱. در بیان جمعه و آداب و رسوم آن و آنچه که در روز و شب جمعه برای مرید استحباب دارد؛
۲۲. در بیان روزه و اوصاف روزه داران و روزه‌های استحبابی و روش‌های روزه داران در روزه و روزه خاص؛
۲۳. در بیان محاسبه نفس و مراعات وقت؛
۲۴. در بیان ماهیت ورد مرید و وصف حال عارف؛
۲۵. در بیان تعریف نفس و تصریف یافته‌های عارفان؛
۲۶. در بیان مشاهده ی اهل مراقبه؛
۲۷. در بیان اساس و بنیان سلوک مریدان؛
۲۸. در بیان مراقبه مقربان و مقامات موقنان؛
۲۹. در بیان اهل مقامات از مقربان و تشخیص اهل غفلت از مطرودان؛
۳۰. در بیان تفصیل خواطر اهل قلوب و صفت قلب و تمثیل آن به انوار و جواهر؛
۳۱. در بیان علم و فضیلت آن و اوصاف علما و فضیلت علم معرفت بر سایر علوم و روشن شدن شیوه‌های علمای سلف صالح و فضیلت علم سکوت و روش پرهیزکاران در علم و فرق بین علم ظاهر و باطن و بین علمای دنیا و آخرت و فضیلت اهل معرفت بر علمای ظاهر و بیان علمای دنیادار و وصف علم و شیوه تعلیم و نکوهش داستان‌ها و سخنانی که گذشتگان به وجود آوردند و بیان اقوال و افعالی که مردم در میان خودشان رواج دادند و بیان فضیلت ایمان و یقین بر سایر علوم و... ؛
۳۲. در بیان شرح مقامات یقین و احوال موقنان که نه مقام است: توبه ، صبر ، شکر ، رجاء ، خوف، زهد ، توکل ، رضا و محبت؛
۳۳. در بیان ارکان پنج گانه اسلام که عبارتند از: شهادتین، نماز، زکات ، روزه و حج ؛
۳۴. در بیان تفصیل اسلام و ایمان و مبانی اسلام و ارکان ایمان؛
۳۵. در بیان اتصال ایمان به اسلام، در معنی و حکم و انفصال آن دو از هم در تفصیل و اسم؛
۳۶. در بیان فضایل اهل سنت و طریقت و شیوه ی پیشوایان پیشین و بیان خصلت‌های شریعت و شرطی که مسلمان ، بدان مسلمان می‌شود و بیان نیکویی اسلام و علائم محبت به خدا و بیان حق مسلمان بر مسلمان و بیان آداب جسد و مباحثی در مورد لحیه و بیان نوافل رکوع ؛
۳۷. در بیان شرح گناهان کبیره‌ای که اعمال را نابود و عاملان را هلاک می‌کند و تفصیل آن‌ها و منازل اهل کبایر و مسئله محاسبه ی کافران؛
۳۸. در بیان اخلاص و شرح نیت و برتری نیت بر عمل و امر به تحسین نیت در دگرگونی احوال و تحذیر از دخول آفت‌ها بر نیت در افعال؛
۳۹. در بیان مرتب نمودن غذاها با کم کردن آنها یا زیاد کردن فاصله آنها و بیان ریاضت مریدان در خوردن و فضیلت گرسنگی و شیوه ی پیشینیان در کم خوری؛
۴۰. در بیان خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و آداب و سنن و مکروهات و مستحبات خوردن و آشامیدن و بیان اخبار در فضیلت کم خوری و نکوهش شکم بارگی؛
۴۱. در بیان فضایل فقر و واجبات آن و ویژگی عوام و خواص فقراء و تفصیل رد و قبول بخشش و شیوه‌ی پیشینیان در آن و بیان اختلاف بخشندگان در آشکار و نهان کردن بخشش و فضیلت آشکار کردن نزد برخی و تفصیل آن؛
۴۲. در بیان احکام مسافر و انگیزه‌های سفر؛
۴۳. در بیان احکام امام جماعت و اوصاف امام و ماموم؛
۴۴. در بیان برادری ایمانی و مصاحبت و محبت برادران دینی و احکام برادری دینی و اوصاف محبان؛
۴۵. در بیان پیمان زناشویی و ترک آن و اینکه کدام یک برتر است و گزیده‌ای از احکام زنان؛
۴۶. در بیان حمام رفتن؛
۴۷. در بیان اسباب کسب و کار و واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات تجارت و وجوب علم به آنها بر تاجران و بیان اخبار در معاملات و صنایع و شیوه ی پرهیزکاران پیشین؛
۴۸. در بیان تفصیل حلال و حرام و مشتبه و برتری حلال و نکوهش مشتبه.



برگرفته از ghasedoon.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۲
علی کارگر

مثنوی معنوی که به تعبیری تفسیر عرفانی شرح مراتب انسانی است، توسط عارف قیومی، مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی سروده شده است و سالها است که داستان ها و مثلهایش بر سر زبان ها است و ابیات موزون آن موجب تروّح طبعها است و نکات لطیف و ژرفش، خمیرمایه فکرها است و اسرارش نیز ناپوشیده و روشن برای عرفا است.

پس از آنکه نسخه تایپ شده این کتاب شریف را در اختیار شما قرار دادیم (این لینک) ، هم اکنون نسخه نفیس مصوّر و مخطوط مثنوی معنوی را ارائه داده ایم. این نسخه بسیار زیبا و همراه با تهذیب و خوشنویسی است و در سال 845 قمری، یعنی حدود 600 سال پیش نوشته شده است. جالب اینکه علاوه بر شش دفتر معروف مثنوی، دفتر دیگری با عنوان دفتر هفتم دارد، که فقط در برخی نسخه های مثنوی به چشم میخورد.
به دلیل صفحه آرایی مصوّر و زیبا این فایل حجم بالایی دارد (200 مگابایت).نمونه یکی از صفحات این نسخه را مشاهده می کنید.
(برای نمایش در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید):

می توانید این نسخه نفیس مثنوی معنوی را از سایت قاصدون دانلود کنید:
دانلود نسخه نفیس مخطوط مثنوی معنوی:
حجم: 208 مگابایت
 دانــلــود



برگرفته از ghasedoon.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۱
علی کارگر

1- خوردن همزمان ماست و ترب مضر می باشد و موجب بیماریهای پوستی می شود.

2-     ماست و مرغ برای مزاج سرد ضرر دارد.

3-     سبزی شاهی(ترتیزک) باعث خونسوزی و سبزی گشنیز زن را عقیم می کند.

4-     مصرف روزی یک عدد تخم مرغ سنگین می باشد، اعضا دیر باز می شود.

5-     فلفل و ترشی باعث استرس و رعب می شود. وترشی برای حافظه ضرر دارد.

6-     گوشت ماهی ضرر به چشم می رساند مگر در ماه یک تا دوبار.

7-     شیر گاو به بچه اثر ژنتیکی دارد و بد است.

8-     خواب شب سه ساعت بعد از شام و خواب روز نیم ساعت بعد از ناهار.

9-     ماست با مرغ و ترب و ماهی باهم مصرف نشود.

10- خوردتن غذای سبک (سوپ و سالاد) باید بعد از غذای سنگین باشد.(ترشح زیاد اسید موجب عدم

 هضم غذای سنگین می شود) در نتیجه باعث سوء هاضمه می شود.

11- سیب ترش برای حافظه ضرر دارد.

12- افطار با غذای شیرین خصوصا افراد ضعیف شروع شود(شیر با دو عدد خرما) پس از دوساعت غذا خورده شود.

13- در موقع خواب معده پر نباشد چون بخارات معده راه خروج ندارند با بسته شدن چشم به چشم

 آسیب می رسانند و لذا بعضی از چشمها زیاد بخار می بندد.

14- نخوردن ترشی (سیب ترش ، گشنیز) در یک هفته اول ازدواج برای مرد و زن.

15- دود هیزم بهترین چیز برای ضد عفونی کردن چشم است.

16- در صورت سرد بودن مزاج فرد با عسل که گرم است جبران شود.

17- گردو و عسل هردو گرم است.

18- نارنگی و ماست و پنیر و شیر ، سرد است.

19- حبوبات به غیر از عدسی سنگین است، دیر هضم اند و قوه خیال را درگیر و مشوش می کنند.

20- مبتلا شدن به دیسک کمر بخاطر زین سفت دوچرخه .

21- سردرد به خاطر گذاشتن بار سنگین بر روی سر.

22- هیجانها در سرسره بازی و ماشین سوار شدن، موجب عقیم شدن زن میگردد.

23- دیدن فیلم وحشتناک، رانندگی سریع، بوق زدن و مسافرتهای طولانی موجب عقیم شدن زن می گردد.

24- جسور بودن زن عیب می باشد و صفت عالیش ترس است.

25- ورزش رزمی و سنگین برای زن مُضر است.

26- جاروبرقی نزدن منزل موجب سلامت فرزندان است، این مقدار خاک باید باشد.

27- نخوردن قند، نمک و پنیر و خوردن توت، انجیر خشک و خرما.

28- نخوردن یخ که موجب ضربه زدن به اعصاب و کمر و پوکی استخواست.

29- چایی کمرنگ باشد وگرنه با زغفران صرف شود، چون نکوتینش به قلب ضرر می رساند.

30-  پنیر با گردو صرف شود و غذا حتی المقدور کم نمک باشد .

31-  گذاشتن کلاه در بیت الخلاء.

32- حجامت در اردیبهشت ماه و شبهای مهتابی .

33- بعد از عرق کردن دوش بگیرید.

34- خرما و شیر سریع الهضم هستند.

35-  میوه را کامل تناول کنید که با نصف شدن آن بی فایده می شود.

36- انار کم استفاده کنید.

37- تخم هندوانه ضرر دارد.

38- مکروه بودن هسته ها و تخم مرغ.

39- بین سه میوه یک نوع آن خورده شود.

40- میوه هر منطقه به درد مردم آن منطقه می خورد.

41- مرغ محلی یک دانه اش از سی مرغ ماشینی در یک ماه بهتر است.

42- در گوشت گوسفند قسمت دست آن را بخورید.

43- قلوه نخورید.

44- گوشت اردک طبع گرم دارد و طبع گرم نباید با فسنجان آن را بخورد .

45- گوشت یخ زده مناسب نیست.

46- آب و چای را بعد و حین غذا نخورید مگر بعد از غذا به فاصله زمانی 30 دقیقه.

47- هندوانه و خربزه بعد از غذا نخورید که موجب چسبیدن غذا به هم می شود.

48- خون دادن موجب ضعف چشم می شود.

49- پیاز پوست شده در وسط برنج بسیار ترکیب مقوی بوجود می آورد.

50- ادویه جات مناسب نیستند.

51- آب نارنج را نجوشانید . حتی در غذای در حال جوش هم نریزید.

52- شیرینی جات نخورید.

53- پشتی های جدید مناسب نیست . پشتی هایی که چاله کمر را پر کند مناسب است.

54- چای شیرین خواب آور است.

55- هوای مانده در اتاق موجب سکته برای بیماران می شود.

56- یک نفس خوردن آب موجب ورم کردن کبد می شود.

57- برنج آبکش نشود بهتر است.

58- آجیل برای قوه خیال ضرر دارد.

59- بعد از حمام سرپوشیده شود تا حافظه ضعیف نشود، برای توالت هم همینطور.

60- بعد از خواب 90 بار گردن را ماساژ دهید.

61- کدو برای سرماخوردگی مناسب است.

62- سالاد اولویه غذای مقوی است.

63-  اگر مزاج زن ومرد گرم باشد، اولین بچه آنها پسر است ولی اگر یکی گرم و یکی سرد باشد، بچه دختر است.

64- طالبی جزء غذا وخربزه و هندوانه جزء آب است.

65- هنگام پوشیدن شلوار وکفش ، اول پای راست و بعد پای چپ.

66- کاهو موجب خواب آلودگی می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۰۶:۰۸
علی کارگر

دریافت
حجم: 2.84 مگابایت
توضیحات: دانلود کتاب نامه ها برنامه ها حضرت علامه حسن زاده آملی به صورت pdf 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۸
علی کارگر