جلو کند نگار من
جِلوه کند نگار من، تازه به تازه نو به نو
دل برد از دیار من، تازه به تازه نو به نو
.
چهره بی مثال او، وهله به وهله رو به رو
بُرده ز من قرار من، تازه به تازه نو به نو
.
زُلف گره گشای او، حلقه به حلقه مو به مو
موجب تار و مار من، تازه به تازه نو به نو
.
عشوه جان شکار او، خانه به خانه کو به کو
در صدد شکار من، تازه به تازه نو به نو
.
دشت و چمن چمد چو من، لحظه به لحظه دم به دم
ز صنع کردگار من، تازه به تازه نو به نو
.
لشکر بی شمار او، دسته به دسته صف به صف
میگذرد کنار من، تازه به تازه نو به نو
.
شکر و ثنای او بود کوچه به کوچه در به در
شیوه من شعار من، تازه به تازه نو به نو
.
محضر اوستاد من، رشته به رشته فن به فن
عزت و افتخار من، تازه به تازه نو به نو
.
دشمن بیخرد برد، گونه به گونه پی به پی
.سنگدلی به کار من، تازه به تازه نو به نو
حُسن حَسَن فروزد از، سینه به سینه دل به دل
ز نور هشت و چار من، تازه به تازه نو به نو
.
🔹(“هشت و چار” منظور دوازده امام معصوم علیهم السلام است)
📚منبع: دیوان اشعار حضرت علامه حسن زاده آملی ص۴۷۷