کلام حضرت حاج آقای ضیائی در شب ارتحال خواجه ابوسعیدآملی(حاج آقا رضا ولائی)
کلام حضرت حاج آقای ضیائی در شب ارتحال خواجه ابوسعیدآملی(حاج آقا رضا ولائی)
شب نیمه ی رمضان و میلاد مسعود کریم اهل بیت آقا امام حسن مجتبی ع هست
همه ی شما عزیزان مستحضرید حادثه ی تلخی امروز متوجه ی شهر آمل بلکه استان مازندران بلکه ایران زمین شد
چقدر باید زمان بگذره که شخصیتی مثل آقای ولائی تحویل جامعه داده بشه
اون عزیزی که (امروز بین دو نماز عرض کردم)وقتی حضرت علامه در کتاب هزارویک کلمه ،اشعار طبری را میاره
در مقدمه اش می نویسه:من این اشعار رو تقدیم می کنم به پیشگاه مولایم
آقای ولائی کی بوده که مثل حضرت علامه ازش تعبیر می کنه به مولایم
نمیتونیم هم بگیم که جای تعارف و مبالغه گویی هست عرض کردم شناختی که از حضرت علامه داریم اهل مبالغه نعوذ به الله نیست
وقتی به آقای ولائی رسید این اشعار را تقدیم می کنم به پیشگاه مولایم(در بعد عملی)،دانشمند گرانقدر (در بعد نظری)–مگه حضرت علامه از هر کسی تعبیر به دانشمند می کنه
یه همچین آقایی به آقای ولائی که می رسد این اشعار را تقدیم می کنم به پیشگاه مولایم،دانشمند گرانقدر خواجه ابوسعید (حاج رضا ولائی)
امروز از دست ما رفت
قال رسول الله (ص)
اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء
وقتی عالمی، وفات کند در اسلام رخنه و حفرهای ایجاد میشود که هیچ چیزی نمیتواند جای آن را پر کند.
اون کتاب نامه ها و برنامه ها مربوط به آقای ولائی هست ایشون زحمت جمع آوریش رو کشیده
این کتاب ممد الهمم که شرح فارسی فصوص الحکم ابن عربی هست مربوط به درسهای خصوصی حضرت آقا به آقای ولائی هست و موارد متعدد
در آثار آقا بیاناتی هست که اشاره به آقای ولائی هست
یکی از اون بیانات اینه :یکی از اهل ولاء ،در رویایی(حالا تعبیر آقا رویاست) پیغمبر گرامی ص اسلام را به خواب دید و از او دستوری درخواست نمود پیغمبر گرامی اسلام به ایشان دستور سکوت داد ذکر سکوت
اگر در کتابهای حضرت آقا این جمله را دیدید آقای ولائی بود
بارها و بارها در قم،اونم در درس های سنگین عرفانی مثل فصوص الحکم ،مصباح)در خدمت حضرت آقا بودیم درس تموم می شد بلند می شدیم بریم بیرون میدیدیم آقای ولائی هم اون گوشه ی مسجد نشسته اند
ایشون دارای دفتر خانه(دفتر ثبت اسناد)بود وقتی به آقا ملحق شد تمام این کارها را کنار گذاشت –شب و روز در خدمت حضرت علامه بود
قبل از اینکه به آقا ملحق بشه، در جلسه ی خصوصی مرحوم آیت الله محمد حسین حسینی طهرانی(همون عزیزی که کتاب روح مجرد را نوشته)در تهران خیابان سروی شب های سه شنبه شرکت می کرد(برای اونهایی که اهل سیر و سلوک بوده اند)از استان مازندران فقط ایشان بودند.
بعد که به آقا ملحق شد همه چی شد آقا
باید زمان بگذرد تا آقای ولائی شناخته بشه
عارفان که جام حق نوشیدهاند
رازها دانسته و پوشیدهاند
هر کرا اسرار کار آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
چون پیغمبر ص به اون دستور سکوت داد،خیلی ساکت بود.در همین آمل هم خیلی ها نمی شناختندهمچین شخصیتی زندگی می کنه.
عاشَ سعیدا و ماتَ سعیدا
خوش به حالش الان کجاست،این عزیزی که شب و روز ذکر الهی داشت.
چقدر از این بدن کار کشید،سالها بر مرحوم ولائی گذشت که فقط دو روز را روزه نبودند،عید فطر و عید قربان
خوش به حالش که در عالم برزخ در جوار رحمت الهی انَّ المتَّقین فی مقام امین است-فی جنات نعیم فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر است
هدیه به روح مطهرش صلوات
برگرفته از وبلاگ طهورا
http://www.tahoor-a.blogfa.com/