تشرف به محضر پیامبر امروز هم ممکن است
تشرف به محضر پیامبر امروز هم ممکن است
در بعد از ظهر جمعه هشتم ذوالحجه 1387 ه ق که روز ترویه بود، در حالتى بودم که دیدم صداى اذان بگوشم مى آید و تنم مى لرزد، و مؤ ذن در پهلوى راست من ایستاده است ، ولکن من به کلى چشم بسوى او نگشودم و جمال مبارکش را به نحو کامل زیارت نکردم ، فقط شبح حضرتش گاه گاهى جلوه مى کرد و پنهان مى شد؛ از یکى دیگر که شخص او را مى دیدم ولى او را نشناختم پرسیدم این موذن کیست که بدین شیوایى و دلبریایى اذان مى گوید؟ گفت این جناب پیغمبر خاتم محمد بن عبدالله (صلى الله علیه و آله و سلم ) است ، از شنیدن این بشارت چنان گریه بر من مستولى شده است که از آن حال باز آمده ام .
در قصیده تائیه عائره ((ینبوع الحیاة )) (دیوان ط 2 ص 458) در اشاره بدین واقعه گفته ام :
تنورت من نور الجمال المحمدى بتطهیر ذاتى من صبوع بشربة
سمعت بآذانى فصول اءذانه فیالذة قد اءقبلت صوب مهجتى
بکیت بکاء عالیا حینما قضى حبیب اله العالمین لصحبتى
و یا حسن صوت لست اءقدر وصفه على صوت داود باءحسن لهجة
و کم نلت من اءمثال هذا التمثل تمثل عذب یا لها من عذوبة
منبع: کتاب انسان در عرف عرفان حضرت علامه حسن زاده آملی